بیایید خورشید باشیم تا مهرمان دلها را گرم کند یا که به زلالی آب باشیم تا پاکی را به ارمغان بیاوریم . اما نه ! بیایید خودمان باشیم بی ریا تا دوستمان بدارند .
بیایید خورشید باشیم تا مهرمان دلها را گرم کند یا که به زلالی آب باشیم تا پاکی را به ارمغان بیاوریم . اما نه ! بیایید خودمان باشیم بی ریا تا دوستمان بدارند .
خشن باشه
خفن باشه،
سبیل داشته باشه،
اخلاقش مثل سگ باشه،
تف کنه اندازه یک بشقاب،
زیر بغلش بوی گند بده،
دست بزن داشته باشه،
بوی جورابش فیل و از پا بندازه،
صدای آروقش تا 10 تا خونه انور تر بره و......حالا مردی یا نه؟
1-خوشتیپ تر از خودشون نمی تونن ببینن
2-هر روز که باهاشون اشنا بشی روز بعد به طور اتفاقی تولدشونه
3-دوست ندارن دم ویترین مغازه وایسن مبادا دوست دخترشون از چیزی خوشش بیاد
4- روز تولد دوست دختراشون یا ماموریتن یا مسافرت
5 -اگه راجب سربازی یا دانشگاه ازشون بپرسی تب 40 درجه می گیرشون
6 -همشون دوست دختر ندارن اگرم داشتن یا مرده یا خیانت کرده
8- هروقت دیر می کنن به جون ماماناشون تو ترافیک بودن
1. دوستت دارم .
2. عاشقتم .
3. اولين باره که با يه پسر دوست شدم.
4. قول ميدم هميشه با هم بمونيم .
5. من از اخلاقت خوشم اومده .
6. هرکاري که بگي برات مي کنم.
7. من به غير از تو به هيچکس فکر نمي کنم .
8. خوشگلترين پسري که تو عمرم ديدم تويي .
9. بهترين لحظه هاي عمرم وقتيه که با تو ميرم بيرون .
يه ني ني پسره کناره يه ني ني دختر خابيده بوده
پسره ميگه:تو دختلي يا پسلي؟
ميگه نميدونم.
پسره ميگه:الان بهت ميجم.
ميره زيره پتو نيگا ميکنه مياد بالا
ميگه تو دختلي.
دختره ميگه از کجا فهميدي آيا؟
ميگه جولابات صولتيه
تو ۱۶ سالگی" مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
تو ۱۸ سالگی" باید از این خونه بزنم بیرون"
تو ۲۵ سالگی " حق با شما بود"
تو ۳۰ سالگی "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو ۵۰ سالگی " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم"
تو ۷۰ هفتاد سالگی " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان پیشم باشن ..
نداشتن تو یعنی اینکه دیگری تو را دارد
نمی دانم نداشتن ات سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد
تو نبـــاشي
نه آسمان به زمين ميرسد
و نه زميـــن از حرکتــ مي ايستد !!
فقط بر کتابهـــاي نخوانده ي دانشگـاهــــــــــــم ،
شعــ ـرهاي دفترم ،
افکـــــــار پريشانم ،،
اشکهــــــــاي چشمانم
و زخـــم هاي دلم
اضافــه ميشود !!
وقتـی یه زن ســیگار کشید
یعنــی دیگه گریه جواب نمیده
و وقتی مــردی اشک ریخت
بدون کار از ســیگار کشیدن گذشته . .
مراببخش اگربه تو پیله کردم
کمی طاقت بیاور
پروانه می شوم ومی روم
هميشه ...
- يک ذره حقيقت پشت هر "فقط يه شوخي بود "
- يک کم کنجکاوي پشت "همين طوري پرسيدم "
- قدري احساسات پشت "به من چه اصلا "
- مقداري خرد پشت "چه بدونم"
- و اندکي درد پشت "اشکالي نداره"
هست ...
دخــتــــران بــی تقصـیـــرانــد
ایــــــــن روزهــــــآ
آدمـــــــ نـمـی بـیـنـنــد
تـــــــا بــرایــشـــ حـــــــوا شـونــــد
قطره قطرهات طلاست يك كم از طلاي خود حراج ميكني؟ عاشقم با من ازدواج ميكني؟ اشك گفت: ازدواج اشك و دستمالِ كاغذي! تو چقدر سادهاي خوش خيال كاغذي! توي ازدواج ما تو مچاله ميشوي چرك ميشوي و تكهاي زباله ميشوي پس برو و بيخيال باش عاشقي كجاست! تو فقط دستمال باش! دستمال كاغذي، دلش شكست گوشهاي كنار جعبهاش نشست گريه كرد و گريه كرد و گريه كرد در تن سفيد و نازكش دويد خونِ درد آخرش، دستمال كاغذي مچاله شد مثل تكهاي زباله شد او ولي شبيه ديگران نشد چرك و زشت مثل اين و آن نشد رفت اگرچه توي سطل آشغال پاك بود و عاشق و زلال با تمام دستمالهاي كاغذي فرق داشت چون كه در ميان قلب خود دانههاي كاشت
گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!
سادهـ شاید ، مثلــ دلتنگـــ نباشــ... فردا روز دیگر ے ست !
تمام فعل هاے ماضے ام را ببر..
چہ در گذر باشے
چہ نباشے
براے من استمــــــــــــــــــــــرارے
خواهے بود..
من هر لحظه تو را صرف مے کنم!
داروخانه ها را بیهوده نگردید درمان ندارد درد را از هر سو که بخوانی درد است آینه « نامرد » را«درمان » می کند و درد … همچنان درد است…